اردی جهنم است زمانی که یار نیست...
دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۳۹ ب.ظ
باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد..آن قدر که اشک ها خشک شوند..باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد..به چیز دیگری فکر کرد..باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد...چه قدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟
...من او را دوست داشتم، آنا گاوالدا...
.
.
.
.
گفتم که با فراق مدارا کنم...نشد....می خواهم به روی خودم نیاورم که نیستی...
۹۷/۰۲/۳۱