یا من یعطی الکثیر بالقلیل...هر چقدر کرمته...
سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۴۳ ب.ظ
قدیم ترها پنج تا رفیق خیلی بود یعنی مثلن خیلی بیشتر از سیصد و بیست و شش تای الان... خیلی بیشتر...
پ.ن.١:گاهی همین طور بی خودی دلِ آدم می گیره اون هم درست وقتی که از همیشه بیشتر سرگرم این زندگیِ لامصّب شدی...
پ.ن.٢:دعایی هم پیدا نکردم که بگه خدایا این دل ما بدجور اوضاعش نابه سامانه از ما گفتن بود...
پ.ن.٣: گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را... تا زودتر از واقعه گویم گله ها را... زانو درد وسط راه امانم رو برید...نشد...
۹۲/۱۲/۱۳