این فصل را بسیار خواندم...احمقانه است!
يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۰ ب.ظ
سخت تر از خود کشی اینه که خودتو نکشی!
.
.
.
پ.ن: سه روز است که شاید فقط چند ساعت خوابیده ام تا جلد دوم کتابی که دستم هست را تمام کنم آن وقت آخر کتاب آن قدر من را ناامید و عصبانی کرده که دلم می خواهد بروم نویسنده ی کتاب را از قبر بکشم بیرون و جلد محکم کتاب را توی سرش بزنم و این بار خودم او را به آن دنیا بفرستم!
۹۳/۰۳/۱۱