می گویند محمدعلی شاه آن هنگام که افلاس افتاده بود و انواع بیماری ها حوصله ی درست و درمانی برایش نگذاشته بود، در نامه ای برای پیشکارش نوشت:
از حال من بخواهید، حالِ سگ...عجب اوضاعی پیش آمده...
.
.
.
پ.ن.: نمی دانم هنوز هم این جا را می خوانی یا نه دیگر روزها و سال ها از دستم در رفته است...بیشتر حتما اگر می نویسم گاهی، برای خودم می نویسم...ولی اگر این جا را خواندی فاتحه ای هم برایم مرحمت کن که بیش ازین نیست در جهان کارم...خداحافظ سی و دو سالگی بی حاصل...