بی کمپلکس

هذا مقام المستوحش الفرق...

بی کمپلکس

هذا مقام المستوحش الفرق...

من زیستنم قصه ی مردم شده است...

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۰ ق.ظ

وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ...و به مادر موسی وحی کردیم که او را به رود بسپار و اندوهگین مشو و ترسی به دل راه مده که ما او را به تو باز خواهیم گرداند.

.

.

.

پ.ن: هر یک از ما چیزی را از دست می دهیم که برایمان عزیز است...فرصت های از دست رفته...امکانات از دست رفته...احساساتی که هرگز نمی توانیم برشان گردانیم....

...کافکا در ساحل، هاروکی موراکامی...

۹۳/۰۵/۰۴
ف.ص