بی کمپلکس

هذا مقام المستوحش الفرق...

بی کمپلکس

هذا مقام المستوحش الفرق...

final destination

سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۱۰ ب.ظ

اشتباه اول من این بود که به تو اعتماد کردم. اشتباه دوم من این بود که عاشقت شدم.اشتباه سوم من این بود که فکر می کردم با تو خوشبخت میشم.اشتباه بعدی من این بود که تو رو صد بار بخشیدم.اشتباه هزارم من این بود که هیچ وقت خودم رو از پنجره پرت نکردم بیرون... هنوز هم دارم اشتباه می کنم که با تو حرف می زنم...

...تهران در بعد از ظهر، مصطفی مستور...



پ. ن.١: می دانم آخر یکی از همین شب ها که خوابم نمی بَرَد خواهم مرد... یکی از همین صبح ها که بهانه ای برای بیرون آمدن از زیرِ پتو ندارم...یکی از همین بعد از ظهرهای سرد برفی که در خانه مانده ام...

پ.ن.٢: چرا هر کس که به های و هوی دنیا دل نمی دهد می شود بی سر و پا؟

پ.ن.٣: با صدهزار مردم تنهایی... بی صدهزار مردم تنهایی...

۹۲/۱۱/۲۲
ف.ص

نظرات  (۳)

۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۲۵ فاطمه زهرا
خیلی زیبا بود :(
بیشین بابااااا ! از تنبلیته ولاغیررررر :|
پاسخ:
هر کسی را هوسی در سر و کاری در پیش
منِ بی کار گرفتار هوای دل خویش...:)
کشتمت:)
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی