بی کمپلکس

هذا مقام المستوحش الفرق...

بی کمپلکس

هذا مقام المستوحش الفرق...

کریم...

پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ق.ظ

سید گلپا رو برمی گرداند به سمت جمع و می گوید:

آن عیالات که هیچ، چه کرده ای برای این عیالات؟

قیدار: سر وقت مواجبشان می دهم.

- این که مالِ این دنیاست..برای آن طرفشان چه کرده ای؟

- ما که از کَرَم بویی نبرده ایم، اما اگر بخواهیم روزی شما را دعوت کنیم، این متولیِ مسجدتان را هم دعوت می کنیم دیگر. به گوش کَرَش کار نداریم! حق؟!

- حق!

ـ آن خدایِ کریم هم وقتی شما را دعوت کند، نوکرتان را هم که من باشم، دعوت می کند، من هم که تنهایی به درد نمی خورم، عیالات را هم می آورم...به گوشِ کر و چشمِ کور و دهانِ گنگِ ما هم کاری ندارد...از کریم به دور است که ریز شود رویِ دور و بریِ مهمان! من می فهمم باید رفیقِ هر کسی باشم که رفیقِ شماست او نمی فهمد؟ هیهات!

-تبارک الله...عالمِ غیرمعلَّم شده ای قیدار...تو این چیزها را از کجا یاد می گیری جاهل؟!

...قیدار، رضا امیرخانی...

.

.

.

پ.ن: انّی سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم...

۹۴/۰۴/۱۱
ف.ص